رُمانِ‌ـ؏ِشقِ‌مَجازے‌مَن

تو این وبلاگ براتون رمان و موضوعات روزانه بارگذاری میشه 🥺💗 لایک و کامنت یادتون نره😁🤝🏻

سیلااااااممم 💗😇💗

 

 

✩。:•.─────  ❁ - ❁  ─────.•:。✩

 

 

خدایااااا چقدر مزاحمممم . چه خبره آخهههه 

 

شات گرفتم و واسه امید فرستادم تا ببینم عکس العمل‌ش چیه

 

نرجس : امییییییییییید . نگا اینارووو

 

🖼

 

عیشششششش آنلاین شووو دیگ

هر وقت باید آنلاین باشی نیستییی

 

⁴⁰ دقیقه بعد ...

 

امید : سلام . خوبی . چی شده؟!

اینا چیه؟!

 

نرجس : مزاحمن . کجا بودی ط 

 

امید : ببخشید خواب بودم . قرار بوده با دختر عموم برم بیرون دور بزنیم مث اینکه با آبجیم رفتن 

 

نرجس :عاهام

 

امید : عاره آیدی شونو بده ببینم چی میگن (مزاحم‌ها)

 

نرجس : @.....

 

امید : تموم

 

نوتیف پیام مزاحمه ...

 

آرش : ببخشید گوه خوردم غلط کردم بگو این دلت پیام نده ببخشید دیگه معذرت میخام  

 

نرجس : 🤣🤣🤣

 

............ صفحه چت امید 

 

نرجس : امید چیکار کردی با این ب گوه خوردن افتاده🤣💔

 

امید " عی بابا😌😌😌

 

داشتم تو اوووج خرذوق بودن سِیر میکردم . ازین ک امید غیرتی میشد لذت تمام رو می‌بردم  . هر لحضه بیشتر دوسش داشتم . هر لحضه بیشتر وابسته اش میشدم .

هروقت کسی پیام میداد سریع میرفتم به امید میگفتم . بعد کلی ذوق میکردم . 

یه بار یه حامد.نامی پیام داد : 

 

حامد : سلام خوبی

 

نرجس : شما؟!

 

حامد : رل میزنی ؟!

 

نرجس : نح

 

حامد : عاها 

چند مین بعد 

حامد : بلاک کن دیگ 

 

نرجس : هن؟!

 

حامد : میگم بلاک کن

 

نرجس : براچی😐

 

حامد : مگ من مزاحم نیستم؟!

 

نرجس : هستی 

 

حامد : مگ ط دخت نیستی

 

نرجس: هستم

 

حامد : خب دخترا بلاک میکنن دیگ😑

 

نرجس : اصرار داریاااا

 

حامد : بلاک کن دیگگگگگ

 

نرجس : حالا که خیلی دوست داری اوکی 

 

[ رفع مسدودیت ]

 

آخيش این چ الاغی بود دیگ🤣💔

 

 ..................

 

شاید همه بگن دیوونه بودم به کسی که ندیدم‌ش . لمس‌ش نکرده بودم ‌. حسش نکرده بودم . عکس‌شو ندیده بودم . علاقه‌مند بودم . اما من واقعی و دلی دوسش داشتم حالا هرچی که میخاست بشه . آخه من چند روز زنده بودم . مگه چقدر میتونستم خوشحال باشم . 

 

حس میکردم امید آدم زندگیمه.  

یا به قولی : نیمه گم‌شده‌ام 

 

وقتی باهاش چت میکردم انگار داشتم خواب میدیم . جوری غرق حرف زدن باهاش میشدم که اصن متوجه گذر‌زمان نمی‌شدم 

 

آخه مگه میشه یه آدم اینجوری بشه تمام زندگی کسی 

دلیل زندگی کسی مثل من 

..........................

دلم برای اهنگام تنگ شده بود 🙃

هنزفری رو زدم تو گوشم یه آهنگ tm زدم و شروع کردم باهاش خوندن : 

 

یه باتلو خوردی ...

دو باتلو خوردی ...

تلو تلو خوردی بیبی ‌‌...

بیبی دیگ ابرومونو بردی ...

 

یه باتلو خوردی بیبی ...

مست کردی مردی بیبی ...

بعد عمری بیبی ...

شدی مسخره کلی بیبی ...

 

اینم هر شب مسته بابا ...

چقد بی‌جنبس ع بابا ...

خیلی شرمندم داداشا ...

برو بد مست . گمشو بابا ...

 

عییییییین اوسکلا تو خونه داد میکشیدم اهنگ میخوندم 🤣🤣🤣

 

✩。:•.─────  ❁ - ❁  ─────.•:。✩

 

ادامه دارد ...

 

درباره

رُمانِ‌ـ؏ِشقِ‌مَجازے‌مَن :)

درباره دختر و پسری با هم آشنا میشن و بدون اینکه همو ببینن عاشق هم میشن و کلی مانع رو پشت سر میزارن اما ...

آخرین مطالب
پربازدیدترین مطالب
محبوب‌ترین مطالب
جنجالی‌ترین مطالب
آرشیو
نویسندگان
دنبال‌کنندگان
قدرت گرفته از بلاگیکس ©